وقتی با یک تصمیم تجاری بزرگ مواجه میشوید، یکی از هوشمندانهترین کارهایی که میتوانید در طول فرآیند برنامهریزی انجام دهید، اجرای تحلیل SWOT است. (آگهی شیراز)
با سایت تبشی در این مقاله همراه باشید و لذت ببرید..
SWOT کلمهای است که بر اساس حروف ابتدایی کلمات نقاط قوت (strengths)، نقاط ضعف (weaknesses)، فرصتها (opportunities)، و تهدیدها (threats) ساخته شده و چارچوبی تحلیلی است که به شرکت شما کمک میکند
تا بتواند با بزرگترین چالشها روبهرو شده و بهترین و جدیدترین بازارها را پیدا کند. این روش در دههی ۱۹۶۰ میلادی و توسط افراد بانفوذی در علم اقتصاد، مانند ادموند پی. لِرند (Edmund P. Learned)، رونالد کریستِنسون (Roland Christensen)، کنِت اندرو (Kenneth Andrews) و ویلیام دی.
بوک ( William D. Book) در کتابی به نام «سیاستگذاری کسبوکار، متن و موارد مطالعاتی» (Business Policy, Text and Cases) به چاپ رسید. این مقاله را بخوانید تا با تحلیل SWOT بیشتر آشنا شوید.
تحلیل
تحلیل SWOT سازمانها را قادر میسازد عوامل مؤثر داخلی و خارجی را شناسایی کنند. (آگهی شیراز)
طبق گفتهی بانی تیلور (Bonnie Taylor)، استراتژيست بازاریابی در شرکت CCS Innovations، اصلیترین هدف SWOT کمک به سازمانها در رسیدن به آگاهی کامل از تمامی عواملی است که در تصمیمگیری مؤثر هستند.
اگر کسبوکاری را از تمامی زوایا بررسی نکنیم، نمیتوانیم به طور دقیق برای آیندهی آن برنامهریزی کنیم. این بررسی شامل نگاهی جامع به تمامی منابع داخلی و خارجی و تهدیدها میشود.
تحلیل SWOT این کار را در چهار مرحلهی ساده که حتی برای تازهکارترین صاحبان مشاغل هم قابل درک است، انجام میدهد.
چه زمانی میتوانیم از تحلیل SWOT استفاده کنیم
تحلیل SWOT معمولا در طول برنامهریزی استراتژیک انجام میشود و پیشدرآمدی است برای تمامی اقدامات شرکت، از جمله کشف نوآوریهای تازه، تصمیمگیری دربارهی سیاستهای جدید، شناسایی حوزههایی که به تغییر نیاز دارند یا اصلاح و تغییر اقدامات و برنامهها.
به قول اندرو شرِیگ (Andrew Schrage)، مدیر عامل شرکت Money Crashers، انجام تحلیل SWOT همچنین راه خیلی خوبی برای بهبود اقدامات تجاری است.
او میگوید: «این تحلیل به من اجازه داد حوزههای کلیدیای که شرکت در آنها عملکرد خیلی خوبی داشت و همچنین مناطقی که باید بیشتر روی آنها کار میشد را مشخص کنم. (آگهی شیراز)
بعضی از صاحبان مشاغل کوچک، این نوع تحلیلها را به صورت غیررسمی انجام میدهند و با این کار مرتکب اشتباه بزرگی میشوند.
بهتر است زمان کافی گذاشته و تحلیل SWOT را به صورت رسمی و دقیق انجام دهید تا بتوانید راههایی برای سرمایهگذاری بر روی نقاط قوت شرکت خود و بهبود نقاط ضعف یا حذف آنها پیدا کنید.»
با اینکه مطمئنا صاحب کسبوکار باید به شخصه درگیر اجرای تحلیل SWOT باشد، اما اضافه کردن دیگر اعضای تیم به این کار نیز میتواند بسیار مفید باشد.
شان والش (Shawn Walsh)، رئیس و مدیرعامل شرکت مشاورهی کامپیوتری پارادایم میگوید اعضای تیم مدیریتیاش با هم تحلیل SWOT را انجام میدهند.
او میگوید: «خِرَد گروهی باعث از بین رفتن نقاط ضعفی میشوند که اگر کشف نشده باقی بمانند، موجب نابودی تجارت ما و روابطمان با مشتریان میشوند.»
عناصر تحلیل SWOT
تحلیل SWOT بر چهار موردی که در اسمش مشخص شده، تمرکز میکند و شرکتها را قادر میسازد نیروها، اقدامات یا نوآوریهایی که بر استراتژی تأثیر میگذارند را شناسایی کنند. (آگهی شیراز)
شناخت این عوامل مثبت و منفی به شرکتها کمک میکنند تا ارتباط مؤثرتری با بخشهایی از برنامه که نیازمند بررسی هستند داشته باشند.
افراد معمولا زمانی که تحلیل SWOT انجام میدهند، جدولی با چهار ستون رسم میکنند تا عوامل مؤثر را نوشته و با هم مقایسه کنند. معمولا نقاط قوت و ضعف با لیستی که از فرصتها و تهدیدها تشکیل شده هماهنگی ندارند،
گرچه باید به طریقی با هم ارتباط پیدا کنند چون به هر حال به نوعی به هم گره خوردهاند. بیلی بوئر (Billy Bauer)، مدیر شرکت Royce Leather، عقیده دارد که پیدا کردن ارتباطی بین تهدیدات بیرونی و نقاط ضعف داخلی، جدیترین مشکلاتی که شرکت با آنها روبهرو است را برای مدیران مشخص میکند.
بعد از اینکه خطرات را مشخص کردید، میتوانید تصمیم بگیرید آیا بهترین کار حذف نقاط ضعف داخلی، از طریق افزایش منابع شرکت برای اصلاح مشکل است یا کاهش تهدیدات خارجی با کنار گذاشتن مناطق تهدیدآمیز برای فعالیت تجاری.
عوامل درونی
دو حرف اولی که در این نام اختصاری دیده میشوند نقاط قوت (S) و نقاط ضعف (W) هستند که به عوامل درونی مربوط میشوند و به معنی منابع و تجربیاتی هستند که در دسترس شما قرار دارند. (آگهی شیراز)
مثالهایی از حوزههایی که معمولا این دو مورد را در برمیگیرند شامل موارد زیر هستند:
- منابع مالی، مثل بودجه، منبع درآمد و فرصتهای سرمایهگذاری
- منابع فیزیکی، مثل مکان شرکت، امکانات و تجهیزات
- منابع انسانی، مثل کارکنان، داوطلبان و مخاطبان هدف
- دسترسی به منابع طبیعی، علائم تجاری، گواهینامهها و حقتألیفها
- فرآیندهای جاری، مانند برنامههای مربوط به کارمندان، سلسلهمراتب بخشها و سیستمهای نرمافزاری
به قول میچل وِیس (ٰMitchell Weiss)، استاد دانشگاه هاتفورد، «تا زمانی که عوامل داخلی به خوبی ارزیابی نشده باشند، شرکتها نمیتوانند از منابع خارجی نهایت استفاده را ببرند.»
عوامل بیرونی
نیروهای بیرونی بر تمامی شرکت، افراد و بخشها تأثیر میگذارند. این عوامل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر فرصتها و تهدیدها تأثیر دارند و باید به صورت کامل نوشته و بررسی شوند.
عوامل بیرونی، معمولا چیزهایی هستند که از کنترل شما و شرکتتان خارج هستند، مانند:
- گرایشات بازار، مثل محصولات و تکنولوژیهای جدید یا تغییر نیاز مخاطبان (آگهی شیراز)
- گرایشات اقتصادی، مثل گرایشات مالیِ محلی، ملی یا بینالمللی
- بودجههایی که از موقوفات، مجلس و منابع دیگر میآیند
- عوامل جمعیتی، مثل سن، نژاد، جنسیت و فرهنگ مخاطبان هدف
- رابطه با شرکا و تأمینکنندگان
- قوانین سیاسی، محیطی و اقتصادی
بعد از اینکه ستونهای مربوط به ۴ عامل را پر کردید، باید بر اساس نتیجه، به استراتژیهای جدید فکر کنید. لیندا پوفال (Linda Pophal)، مدیرعامل شرکت مشاورهی Strategic Communications، میگوید
این استراتژیها باید از نقاط قوت و فرصتها به عنوان اهرمی برای غلبه بر نقاط ضعف و تهدیدها استفاده کنند. «این در اصل حوزهای از توسعهی استراتژیک است،
جایی که سازمانها این فرصت را دارند تا بیشترین خلاقیت را داشته باشند و همینجا است که ایدههای جدید ظهور پیدا میکنند. اما برای رسیدن به این مرحله، تحلیل باید با دقت آماده شده باشد.»